جهاد اقتصادی |
||
سه شنبه 91 مهر 18 :: 12:0 صبح :: نویسنده : پوررحیمی
بنابراین در درون یک کار انجام می دهید که هدفتان توقف مبنای رفاه می باشد ولی اگر به توقف مبنای رفاه توجه کنید و بگویید که ما به دنبال مبنای رفاه نیستیم و می خواهیم الگوی مصرف را متوقف کنیم ولی کنترل واردات هم انجام ندهیم باعث می شود که استراتژی ارتقاء انتظارات از طریق واردات ادامه پیدا کند که ممکن است معنای وابستگی بیشتر هم بدهد.
پی نوشت: ـ طرح این بحث به دوره چهارم اندیشه ورزی برای عدالت و پیشرفت در سال 1388 باز می گردد؛ ان شاء الله که برای فهم اقتصاد مقاومتی مفید باشد.
ـ اخیرا بعضی اظهار نموده اند که در فهم اقتصاد مقاومتی دچار مشکل هستند.
بسم الله الرحمن الرحیم تذکر: ـ طرح این بحث به دوره چهارم اندیشه ورزی برای عدالت و پیشرفت در سال 1388 باز می گردد؛ ان شاء الله که برای فهم اقتصاد مقاومتی مفید باشد. ـ اخیرا بعضی اظهار نموده اند که در فهم اقتصاد مقاومتی دچار مشکل هستند. - - - - - - - - - - - - - - - (متن جلسه بیستم و پنجم از مرحله چهارم اندیشه ورزی برای عدالت و پیشرفت توأمان ـ بیست و پنجم شهریور ماه سال حرکت به سوی اصلاح الگوی مصرف ـ مصادف با ماه مبارک رمضان 1430) در جلسات گذشته شش محور بحث شد، نتیجه محورهای سه گانه ی اول؛ حفظ نظام مبارک جمهوری اسلامی بوسیله تئوریزه کردنش است، در سه محور دوم چگونگی تئوریزه کردن ساختار نظام مبارک جمهوری اسلامی را بررسی کردیم. بر اساس مباحث گفته شده ساختار نظام در سه سطح خرد، کلان، توسعه تئوریزه می شود. 1. تبیین چگونگی شکل گیری اختیارات اجتماعی؛ همان تئوریزه کردن نظام در سطح توسعه است. 2. تبیین کیفیت تقاضای موثر اجتماع انقلابی مردم ایران ؛ همان تئوریزه کردن نظام در سطح کلان است. 3. تبیین شکل گیری فرآیند مدل مقاومت جمهوری اسلامی در سالهای گذشته نیز همان تئوریزه کردن نظام در سطح خرد است. مبتنی بر تحلیل های مبنائی فوق(شش مهره گذشته) به تحلیل سه مهره بحثی دیگر می پردازیم: اولین بحث تبیین فرآیند مدل مقاومت اقتصادی است. همانطور که درجلسات گذشته به صورت واضح مشخص شد، استفاده از کارشناسی موجود علت انحلال تدریجی نظام در ساختارهای تمدن مدرن است، بنابراین در دوران گذار برنامه های پیشنهادی باید فرآیند هضم نظام در نظام سرمایه داری را متوقف و سپس به دنبال برنامه ریزی برای تکامل باشد. در اولین مرحله باید تغییراتی در مدل تری کپس ایجاد و سپس متناسب با این تغییرات در پشتوانه تحقیقاتی این مدل هم تغییراتی ایجاد شود. آن چنان که در جلسات گذشته[1] بحث شد؛ نهایت مدل تری کپس و پشتوانه تحقیقاتی اش زمینه سازی برای تغییر در فرهنگ در جهت ایجاد فرهنگ سود آوری است. بنابر این باید معلوم شود که وقتی شیب مدل تری کپس را عوض می شود و زمانی که به تبع تغییر در مهندسی تحقیقات لجستیک علمی متناسب برای تغییر در مدل -تغییر شیب یافته تری گپس- به دست می آید- به جای فرهنگ سود آوری فرهنگ جامعه به کدامین مسر حرکت می کند؟ به عبارت دیگر لازم است در دوران گذار سه هدف را دنبال شود: 1. هدف اول چگونگی و چیستی تغییرات پیشنهادی در مدل تری کپس؛ به منظور تبدیل مدل تری گپس به یک «مدل مقاومت اقتصادی» برای دوران گذارنظام مبارک جمهوری اسلامی. 2. هدف دوم تدوین الگوی تحقیقات متناسب با تغییرات ایجاد شده در مدل تری گپس؛ به منظور پاسخگوئی به نیازهای علمی دوران گذار وتبدیل مهندسی تحقیقات کشور به «مدل مقاومت تحقیقاتی» برای نظام مبارک جمهوری اسلامی. 3. هدف سوم تغییر در فرهنگ سود آوری –نتیجه نظام سرمایه داری- و دستیابی به تعریف جدید از سود؛ به معنای اخذ متغیر آخرت گرائی در مفهوم سود(ایجاد فرهنگ خیرات)[2] اهداف سه گانه فوق در تناظر[3] با اهداف سه گانه نظام سرمایه داری تبیین شده است. در نظام سرمایه داری اولین هدف در سطح ساختارها به کارگیری مقدورات کشور برای ایجاد رفاه- به وسیله مدل تری کپس- است. هدف دوم به کارگیری مقدورات انسانی و فرهنگی و علمی کشور برای پاسخوئی به نیازمندی های علمی این مدل است و در نهایت هدف سوم التزام فرهنگ جامعه به فرهنگ سودآوری است. ما هم متناظر همین بحث در گام اول به تبیین چگونگی کنترل جهت در مدل تری گپس می پردازیم. جهت گیری اصلی مدل تری گپس چه بود؟ رفاه دائم التزاید –که نتیجه آن ارتقای سطح مصرف است- جهت مدل تری گپس است. برای تغییر در مدل تری گپس اصلی ترین اولویت جلوگیری از تشدید جهت این مدل است. کنترل رفاه دائم التزاید و توقف رفاه را به عنوان جهت در مدل تری گپس اخذ می کنیم. به عبارت دیگر سطح زندگی دنیایی مردم را در یک سطح خاصی تعریف می کنیم. نتیجه این تغییر توقف در مبنای رفاه دائم التزاید و کنترل الگوی مصرف است. توقف در مبنای رفاه –که چگونگی دست یابی به آن را تشریح خواهیم نمود- از تخصیص تمام امکانات کشور در راستای رفاه جلوگیری می کند و همین امر زمینه برنامه ریزی برای مسائل دیگر را نیز فراهم می آورد. به عبارت دیگر اگر می خواهیم آخرت را اصل قرار بدهیم نمی توان همه مقدورات جامعه را خدمه نیاز و ارضاء مادی به نحو دائم التزاید قرارداد. اگر در نیاز و ارضاء مادی توقف ایجاد شد در این صورت فرصت برای برنامه ریزی برای ایجاد نیاز و ارضاء معنوی هم پیدا خواهد شد، پس لازمه تابع بودن نیاز و ارضاء مادی در برابر متغییر نیاز و ارضاء معنوی-که در جلسات گذشته به تشریح آن پرداختیم- اینست که در مبنای رفاه که جهت مدل تری گپس بود توقف ایجاد شود و طبیعی است که توقف در مبنای رفاه- از طریق تغییر شیب در «مدل تری گپس»- بدون کار تحقیقاتی امکانپذیر نمی باشد. لازم است که مدل مقاومت تحقیقاتی متناسب با تغییر جهت در مدل تری کپس به وجود آید. همانطور که گفته شد اصلی ترین مفهوم در مدل مقاومت تحقیقاتی ارائه تعریف جدید از مفهوم سود است؛ که در جلسات آینده به تشریح آن خواهیم پرداخت. موضوع جلسه امروز بحث تغییر جهت در مدل تری گپس است که به تبیین چگونگی آن می پردازیم. مدل اقتصادی تر کپس سه متغییر داشت؛ پس انداز و سرمایه گذاری که ضریب4 را داشت، بودجه و راندمان که ضریب 2 داشت، صادرات و واردات که ضریب1 داشت. متغییر اصلی تری کپس پس انداز و سرمایه گذاری بود که انباشت سرمایه در این بخش به محوریت تولید در بخش خصوصی می انجامد. در واقع پس انداز و سرمایه گذاری برای این بود که بتوانیم تجمیع سرمایه ایجاد کنیم تا اینکه بخش خصوصی بتواند تولید بیشتری را برای جهت گیری جامعه -که افزایش رفاه بود- ایجاد کند، اگر ما هم بخواهیم پس انداز و سرمایه گذاری را ضریب 4 قرار بدهیم باز هم به محوریت بخش خصوصی تولید اصل خواهد شد ولی در دوران گذار کاری که می کنیم اینست که ضریب 4 را به سرمایه گذاری و پس انداز نمی دهیم برای اینکه تولید محوری یعنی محور بودن تولید در فعالیت های جامعه را ـ نه اینکه می خواهیم بگوییم که ما به تولید نیازی نداریم بلکه محوریت تولید را که منجر به افزایش رفاه می شد را با توقف سطح و مبنای رفاه عوض کنیم ـ عوض کنیم. دقت کنید ما ابتدا نمی خواهیم الگوی مصرف غربی -که در جامعه ما ایجاد شده است- را به عقب برگردانیم بلکه ابتدا بحث توقف این الگوی مصرف مطرح است، زیرا با این نوع زندگی خو گرفته ایم، بنابراین وقتی که این شیب را از پس انداز و سرمایه گذاری می خواهیم عوض کنیم و ضریب 4 را به صادرات و واردات بدهیم، استراتژی ارتقاء انتظارات که بر اثر قوانین تحریک که دارای یک سیکل بود (و بعد تولید جامعه به آن پاسخ می گفت و بعد دوباره تحریک بیشتر و الزاما تحرک بیشتر و بعد قوانین دولت سرمایه داری از این تحریک و تحرک تبعیت می کرد و منجر به تولید بیشتر می شد) متوقف می شود، قبلش به عنوان یک استراتژی مطرح بود حال که قصد عوض کردن آن را دارید یک طرف قضیه این است که پس انداز و سرمایه گذاری را از محوریت مدل تری گپس خارج کنید، ولی یک طرف قضیه بحث کنترل واردات است، یعنی اگر شما می خواهید درمدل تصرف کنید از یک طرف باید اولویت را از سرمایه گذاری و پس انداز بردارید، از طرف دیگر باید واردات کشور را کنترل کنید، لذا ضریب4 به صادرات و واردات کشور برمی گردد. در صادرات و واردات یک سری از محصولات را صادر می کردید و یک سری را وارد می کردید، اگر بتوانید واردات را کنترل کنید (که باید کار فکری روی آن انجام شود) و صادرات را قطب توسعه کشور در دوران گذار قرار دهید یعنی نگذارید که کشور متأثر از الگوی مصرف بیرون شما که تولید رفاه را اصل قرار داده است لذا در واقع با ابزار کنترل واردات در واقع می خواهید جلوی تأثیر گذاری محیط اطرافتان که رفاه در آنجا اصل هست را بگیرید، بنابراین در درون یک کار انجام می دهید که هدفتان توقف مبنای رفاه می باشد ولی اگر به توقف مبنای رفاه توجه کنید و بگویید که ما به دنبال مبنای رفاه نیستیم و می خواهیم الگوی مصرف را متوقف کنیم ولی کنترل واردات هم انجام ندهیم باعث می شود که استراتژی ارتقاء انتظارات از طریق واردات ادامه پیدا کند که ممکن است معنای وابستگی بیشتر هم بدهد، بنابراین متغیر اصلی شما این بود که همه بحثی که انجام می دادید که اگر تولید محور قرار بگیرد فرهنگ سود آوری ایجاد می شود و همه جامعه خدمه افزایش رفاه دائم التزاید قرار می گیرند حالا در مرحله اول ما نمی توانیم هدف را عوض کنیم و از سمت رفاه دائم التزاید به سمت آخرت گرایی برگردیم، یعنی اول باید بر سر رفاه دائم التزاید سکت ایجاد کنیم یعنی توقف رفاه ایجاد کنیم، کنترل رفاه دارای سه متغیر است، زیرا ایجاد رفاه سه متغیر داشت، مدل تری کپس شما با سه متغییر برای شما رفاه ایجاد می کرد، حال با سه متغیر هم توقف در سطح رفاه ایجاد می کنیم، متغیر اول برای کنترل رفاه این است که اولویت را از سرمایه گذاری و پس انداز برداریم تا اولویت از تولید برداشته شود، سپس می گویید که این گرایش و پسند عمومی که به سمت الگوی مصرف دائم التزاید هست از طریق صادرات و واردات مسیر خودش را ادامه دهد و بعد می گویید که ضریب اصلی را به کنترل صادرات و واردات می دهیم، وقتی که ضریب اصلی را کنترل صادرات و واردات قرار دادید، همزمان دو کار کرده اید هم به کنترل واردات تان توجه کرده اید و هم وقتی که ضریب 4 را به صادرات و واردات می دهید در واقع پس انداز و سرمایه گذاری را از ضریب 4 خارج کرده اید، لذا وقتی در دوران گذار اولویت را از طریق کنترل متغیر سوم مدل تری کپس به کنترل واردات می دهیم در حقیقت پس انداز و سرمایه گذاری را نمی توانیم ضریب 4 بدهیم، یعنی از اولویت خارج شد. پس وقتی که گفته می شود ضریب 4 را به صادرات و واردات بدهید در واقع پس انداز و سرمایه گذاری از اولویت خارج می شود لذا وقتی که قطب توسعه اقتصادی مان را در دوران گذار کنترل واردات قرار دادیم باید دلیلش واضح باشد یعنی وقتی که کنترل واردات را اصل قرار میدهیم در واقع می خواهیم جلوی تولیدمحوری را بگیریم، محوریت تولید در همه برنامه های اجتماعی مشکل اصلی شماست که قصد دارید جلوی این را بگیرید، در این صورت طبیعی است که زمانی که کنترل واردات را اصل می کنید، پس انداز و سرمایه گذاری که لجستیک بخش خصوصی بود از اولویت خارج می شود لذا تولید از اولویت خارج می شود و در نهایت رفاه دائم التزاید از اولویت خارج می شود و یک قدم متوقف می شود. در مدل تری کپس بودجه و راندمان (که شاخصه عملکرد بخش دولتی است) زیرساخت های بخش تولید یا بخش خصوصی را ایجاد می کرد به طور مثال اگر بخش خصوصی نیازمند به قوانین جدیدی داشت دولت متکفل بود که این قوانین جدید را به مجلس برده و تصویب کند یا اگر بخش خصوصی نیاز به آموزش داشت دولت متکفل رفع این نیاز بود یعنی بودجه ای که از محل دریافت مالیاتها در اختیار دولت بود در خدمت زیر ساخت متناسب با تولیدمحوری را تأمین می کرد اما حالا شما می گویید که متغییر اصلی از اصل قرار گرفتن تولید به کنترل واردات تغییر پیدا کرد. قبلا بودجه و راندمان درآمدهای دولت آن زمانی بالا می رفت که بتوانید بخش خصوصی را لجستیک کنید اما حالا که تولید و بخش خصوصی ضریب 4 نیست بلکه متغیر اصلی کنترل واردات ضریب 4 قرار گرفت لذا بودجه و راندمان به لحاظ امنیتی، قضائی، حقوقی، بانکی، سیاسی، آموزشی، همه و همه که به دنبال لجستیک بخش خصوصی بود حالا لجستیک واردات و صادرات می شود به این شکل که مواظب هست که عملکرد بخش دولتی شما باید بتواند فرآیند بالا رفتن قدرت پول ملی را افزایش بدهد، یعنی موضوع بودجه و راندمان حفظ توازن ارزی کشور می شود، سپس در جواب کسی که می گوید این چه حرف غیر علمی است که می گویید قبلا ما تولید داشتیم بعد تولید را صادر می کردیم، سپس وارداتی هم داشتیم؛ یعنی توازن صادرات و واردات در مدل تری کپس آن زمانی بود که شما بتوانید صادرات ایجاد کنید، حالا که تولید از اولویت خارج شده است، چطور بودجه و راندمان می تواند ارزش پول ملی را حفظ کند، گفته می شود که ما انگیزه ها را در تولید ملی برای اینکه بتوانیم در دوران گذار ارزش پول ملی مان را حفظ کنیم بر اساس اصل قرار گرفتن تولیدمحوری و رفاه و قوانین تحریک و تحرک نیست، بلکه تقویت تولید ملی بر اساس انگیزه های آخرتی می باشد یعنی قوانین تحریک و تحرک در کشور اصلی نیستند، حالا در درگیری برای اینکه کشور وابسته نشود بر اساس انگیزه های آخرتی تولید ملی را تقویت می کنید، بر این اساس مشکل موجود نیز حل می شود. وقتی که بحث یک مقداری جلوتر برود شیب تولید کشور را در زمانی که تولیدمحوری از اولویت خارج شده است، یعنی محوریت برای پاسخگویی به رفاه بوسیله تولیدمحوری متوقف شده است بنابراین شما فقط تولید دارید نه تولیدی که پاسخگوی به رفاه دائم التزاید است، سپس انگیزه های آخرتی را در این تولید ضرب می کنید و تکنولوژی متناسب با رفاه تولید نمی کنید، بلکه تکنولوژی متناسب با حفظ قدرت موازنه ارزی و قدرت پولی را تولید می کنید و لذا تولید شما به گونه ای می شود که بازار مصرف آن غیر متعهدها و مردم مستضعف دنیا خواهد بود، پس ما در دوران گذار خودمان تولید و توازن ارزی هم داریم ولی نه تولیدی که در خدمت رفاه دائم التزاید باشد بلکه تولیدی که در خدمت آرمانهای الهی و انقلابی خودمان قرار گرفت. در تولید ما دو اتفاق می افتد، اول اینکه در فرآیند مدل تری کپس تولید از محوریت می افتد، بلکه محوریت با آرمانها قرار داده می شود، اما تولید را که نمی شود متوقف کرد، زیرا کشور نیازمند کسب درآمد می باشد و لذا واردات و صادرات دارد ولی وارداتش متناسب با افزایش رفاه نیست بلکه متناسب با این مطلب است که آرمانهای نظام حفظ شود، بنابراین تقریر تعریف تولید دچار دو تغییر می شود، اول اینکه تولید برای افزایش رفاه دائم التزاید نیست دوم اینکه تولید به عنوان محور قرار داده نمی شود یعنی همه مقدورات کشور در اختیار تولیدی که به دنبال پاسخگویی به رفاه دائم التزاید باشد نیست. در دولت سرمایه داری همه مقدورات در اختیار تولید بود. پس ما دو حرف داریم که میگوییم با عوض شدن شیب در مدل تری کپس اول اینکه تولید از محوریت می افتد، دوم اینکه با افتادن تولید از محوریت مبنای تولید از رفاه به توقف مبنای رفاه تغییر پیدا می کند، قبلا رفاه دائم التزاید هدف تولید بود حالا توقف رفاه هدف تولید است، بنابراین نوع تولید ما هم تغییر پیدا می کند، سپس گفته شد اگر نوع تولید را تغییر دهیم و محوریت را هم از تولید بگیریم و به آرمان ها یعنی حفظ نظام مبارک جمهوری اسلامی بدهیم، حتماً تراز تجاری مان در صادرات و واردات با مستضعفین عالم عوض خواهد شد، لذا درآمد شما در دوران گذار از ارتباط تجاری شما با مستضعفین عالم تأمین خواهد شد که این امر بوسیله تولید تکنولوژی های بادوام تر، کارآمدتر و برای حل نیازمندیهای آن ها خواهد بود، لذا این صادراتی که شما سئوال می کنید که در شیب مدل تری کپس چه تغییری می کند، صادرات دیگر صادرات تکنولوژی رفاه نیست زیرا دیگر تولید محورنیست وقتی هم که تولید محور نبود رفاه موضوع کار قرار نمی گیرد، پس بافت و مهندسی تکنولوژی تغییر پیدا می کند و به تبع آن بودجه و راندمان که وظیفه اش زیرساخت سازی برای بخش خصوصی بود نیز تغییر میکند و برای حفظ توازن ارزی و ارزش پول ملی زیر ساخت خواهد ساخت معنای همه اینهایی که گفتیم یعنی اینکه نظام موازنه قدرت مشروط به آرمانهای نظام می شود، بنابراین ما در دوران گذار یک مدل تری کپس در عینیت داریم که در حال اجراست حال بحث می کنیم که چه تغییراتی می توانیم در آن ایجاد کنیم، که اولین بحث ما این بود که در مدل تری کپس آرمانهای الهی نیستند و محور همه چیز تولید است و وقتی که تولید محور همه چیز تولید قرار گرفت، رفاه دائم التزاید محور قرار می گیرد زیرا اگر شما گفتید همه چیز برای تولید و در تولید هم هیچ تنوعی نبود لذا نمی تواند مردم را تحریک کند، لذا باید متنوع سازی و توجه به مد و الگوی جدید را اصل قرار بدهید. با توجه نکات ذکر شده اولین چیزی که شما می گویید این است که که نظام ما اخلاق محور است، اقتصاد وسیله است، پس تولید نمی تواند محور همه حرکتهای اجتماعی قرار بگیرد که سیاست و فرهنگ و آموزش و نظام حقوقی و ... را لجستیک کند، آن چیزی که ما داریم این است که ارزش ها و آرمان ها و جهت گیری هایمان است (که روی آن در دوران گذار بحث کردیم و اینکه آینده آن هم ساخت تمدن اسلامی است) برای اینکه بتوانیم وضعیت موجود را با آرمانهای خودمان هماهنگ کنیم و برای ساخت تمدن در دوران گذار بتوانیم تغییراتی ایجاد کنیم، اولین کاری که باید انجام بدهیم اینست که محوریت را از تولید و تشکیل دولت سرمایه داری که بحثش را انجام دادیم گرفته شود و متوقف کنیم حال اگر کسی سئوال کند چگونه متوقف می شود، درجواب خواهیم گفت که اینها چگونه اصل شده اند، وقتی که ضریب 4 را به پس انداز و سرمایه گذاری می دادیم لذا بودجه و راندمان خدمه بخش خصوصی می شوند و صادرات و واردات هم متغیر فرعی می شد یعنی بوسیله مدل این کار را انجام می دادیم، یعنی مدل تری کپس به شما قدرت می داد که این کار را انجام دهید، به عبارت دیگر هر کشور که بهتر بتواند مدل تری کپس را ایجاد کند یعنی اینکه بهتر می توانست سرمایه گذاری و پس انداز کند یعنی بهتر می توانست زیر ساختهای بخش تولید را فراهم کند در بخش صادرات و واردات، صادراتش به وارداتش می چربید و ثروت کشور بالا می رفت، وقتی که ثروت بالا می رفت در الگوی مصرف خاص نظام سرمایه داری توزیع می شد، یعنی توزیعی که ما انجام می دادیم، توزیعی نبود که برابر باشد بلکه هر کسی را به اندازه لیاقت خودش به اصطلاح عرفی آنها و به اصطلاح علمی یعنی هر کسی می توانست از درآمد برخوردار باشد البته در مقیاس الگوی مصرف خودش، شما روی مدل تری کپس برنامه ریزی میکردید لذا تولید اصل می شد، حال می گویید که عدالت، استکبار ستیزی، زمینه سازی ظهور اصل است. حال ما میگوییم که باید برای اصل قرار دادن اینها مدل ارائه کنیم یعنی برای این آرمان هایی که سفارش می دهید باید مدل ساخته شود، قبل از اینکه به این ظرفیت برسید که برای آرمانهای خودتان مدل بسازید باید با این مدلی که الان مانند یک ماشین در حال حرکت و فعالیت است را کنترل کنید زیرا نمی شود یک مدلی نظری روی منبرها ساخته و گفته شود ولی بعد مجلس شما بر اساس نظام موازنه قدرت تصمیم می گیرد بانکها بر اساس قوانین و آئین نامه تخصیص ها پولهایشان را تخصیص می دهند یعنی آنها در عمل با یک مدلی کشور را به سمت تولید محوری ببرند وشما هم در سخنرانی شروع کنید مسائل را مطرح کنید. بنابراین در عمل شما باید بتوانید شیب مدل تری کپس را که به محوریت تولید بود را عوض کنید، حالا می خواهیم بگوییم که چگونه انجام شود، چند مشکل در این راه وجود دارد، اول اینکه شما اگر بخواهید جهت کشور را عوض کنید مردم پسند اجتماعی را پیدا کرده اند و نوعی از زندگی را انتخاب کرده اند، مثل قضیه بنزین که می خواستند کنترل کنند تا کشور وابسته نشود، که در بعضی از جاها هم پمپ بنزین ها را آتش زدند یعنی مردم به یک سری چیزها عادت کرده اند، ما می گوییم به هر چیزی که مردم عادت کرده اند کاری نداریم و آنها را امضاء می کنیم زیرا پسند اجتماعی هستند و باید برای عوض کردن پسند اجتماعی یک پسند بهتری را جایگزین آن نمود یعنی نمی شود مولویتی برخورد کرد ولی اجازه هم نمی دهیم که این رفاه دائم التزاید و این شهوت پرستی و این دنیا پرستی بیش از این رشد کند، این دنیا پرستی و شهوت پرستی به این علت که در مدل تری کپس سرمایه گذاری و پس انداز را ضریب 4 قرار می دهند که این لجستیک بخش خصوصی شد یعنی تجمیع سرمایه را برای بخش خصوصی ایجاد می کرد، بخش خصوصی که راه می افتاد تولید ایجاد می شد به طور مثال قطب تولید ما کارخانه های اصفهان بود که صد تا کارخانه در حال تولید بودند سپس وقتی که این تولید بخواهد وارد بازار مصرف خودش شود، نیاز به جاده و اتوبان دارد، اما دیگر بخش خصوصی نمی آید از خودش در این زمینه خرج کند بلکه دولتها این زیر ساختهای توسعه را آماده می کردند به طور مثال اتوبان و کالیدورها شرق به غرب و شمال به جنوب نسبت به قطبهای تولید طراحی کردند یعنی اگر دولتی می توانست زیر ساخت بخش خصوصی را بسازد می گفتند دولت خوبی است، خوب تا به حال اگر خدمات به بخش خصوصی ارائه می دادید، بعد در صادرات و واردات، مقابل واردات صادرات متناسب کنید و توازن ارزی خودتان را حفظ کنید و کشور پولدار می شد و مردم در الگوهای مصرف خودشان می توانستند بهره مند شوند، حالا شما می خواهید در همه این سیکل می خواهید تغییر ایجاد کنید، می گویید ما می خواهیم توقف در سطح رفاه ایجاد کنیم، یعنی از طریق اولویت دادن به صادرات و واردات این کار را انجام خواهیم داد، همزمان با اینکه شما ضریب متغیر صادرات و واردات را در مدل تری کپس4 قرار می دهید، دو اتفاق می افتد، اول اینکه تجمیع سرمایه ای که بخش خصوصی شما را لجستیک می کرد تا تولید ناخالص ملی شما را افزایش دهد از اولویت می افتد، در واقع هم تجمیع سرمایه از اولویت می افتد و هم کنترل واردات محقق می شد که بدین وسیله استراتژی ارتقاء انتظارات در مصرف از طریق واردات ارتقا پیدا نکند، زیرا تولید داخلی را متوقف کردیم و دیگر ارتقاء انتظارات در مصرف از درون اتفاق نمی افتد ولی با واردات کالا که در اختیار شما نیست ممکن است این ارتقاء انتظارات اتفاق بیفتد لذا باید کنترل واردات هم انجام شود، پس اولویت دادن به صادرات و واردات هم منجر به کنترل واردات می شود و هم پس انداز و سرمایه گذاری را از اولویت می اندازد، وقتی که چنین شد لجستیک سرمایه و تجمیع سرمایه که لجستیک بخش خصوصی بود از اولویت می افتد، یعنی تولید در یک سطح در کشور متوقف می شود، حال مستشکل به عنوان یک اقتصاد دان سئوال می کند که وقتی ما چنین کاری کنیم و تولید کشور در یک سطح خاص متوقف شد با توجه به اینکه واردات را هم کنترل می کنید ولی کشور فقیر خواهد شد، زیرا قبلا هرچقدر صادرات بیشتر و واردات بیشتر داشتیم در آمد ارزی بیشتری نصیب کشور می شد گرچه با کنترل واردات کالای جدیدی وارد کشور نمی شود ولی از طرف دیگر هم صادرات شما کاهش یافته است یعنی معادله نشر اسکناس و افزایش ثروت دچار اختلال شده است که در جواب خواهیم گفت که این مشکل را به شکل دیگری حل خواهیم کرد به این شکل که تنها انگیزش برای تولید که قوانین تحریک از طریق افزایش سطح رفاه نیست بلکه ما افزایش انگیزه های دینی به منظور حفظ ثروت ملی و افزایش درآمد ملی، تولید کشور را با اولویت غیررفاه راه اندازی می کنیم بعد سئوال می شود با چه اولویتی این کار را انجام خواهید داد، می گوییم تولید را لجستیک آرمانهای سیاسی مان قرار می دهیم یعنی خدمه ارتباط با مستضعفین و غیر متعهدها قرار می دهیم یعنی تولید را حول نیازمندیهای آنها تعریف می کنیم، ولی وقتی که آنها با ما هماهنگ می شوند آرمانهای سیاسی ما تقویت می شود پس ما در تأمین نیازمندیهای مستضعفین جهان اسلام و غیر متعهدها و همه عالم تولید کشور را سرپا نگه می داریم، لذا در صادرات و واردات شیب کشور و تراز تجاری ما به سمت غیر متعهدها و مستضعفین عالم عوض می شود ولی درآمد کشور هم حفظ می شود و انگیزه های ملی و دینی را پشتوانه تولید قرار داده ایم یعنی در حال حاضر یک عده جمعیت دینی داریم که اینها برای امام حسین علیه السلام و زمینه سازی ظهور و اینها قابل سازماندهی هستند و تمام علاقه و عشق شان این است که یک ثانیه به ظهور نزدیکتر شوند. وقتی ببینند که مدلی طراحی شده است انوقت آن انگیزه های الهی که از روضه امام حسین علیه السلام و علاقه مندی به اهل بیت عصمت و طهارت بلند می شود پشت یک تولیدی سازماندهی خواهند شد که این تولید خدمه آرمانهای الهی جامعه قرار می گیرد. خوب تکلیف صادرات و واردات و سرمایه گذاری و پس انداز را هم معلوم کردیم، تکلیف بودجه و راندمان چه می شود، همانطور که در مدل تری کپس بودجه و راندمان خدمه دولت سرمایه داری و متغییر سرمایه گذاری و پس انداز می شد، در مدل خودمان آن را خدمه صادرات و واردات قرار می دهیم تا خدمه دولت نظام مبارک جمهوری اسلامی قرار بگیرد یعنی زیر ساختهای حقوقی و آموزشی را تأمین نماید که مثلا چگونه فلان انگیزش الهی را ایجاد کنیم؟ به طور مثال گفته می شود که باید در مورد ساختارهای دینی جامعه باید برنامه ریزی شود که برای تحقیقات این موضوع دولت هزینه های پژوهشی را تأمین می کند، اگر نیازمند تغییر قوانین برای تولید انگیزش الهی در جامعه هستیم دولت اصلاح و ارجاع قوانین برای نصویب آنها را انجام خواهد داد، بنابراین ضریب و اولویت 2 را هم به بودجه و راندمان خواهیم داد تا زیرساختهایی که توسط دولت ایجاد می شود لجستیک آرمان ها نظام مبارک جمهوری اسلامی واقع شود. س: های تکنولوژی در تولید چه سرنوشتی پیدا می کند؟ ج: نه دیگر های تکنولوژی در کشور تولید نمی شود، بلکه به سراغ تکنولوژی متوسط خواهیم رفت که بعدها این را در سطح سیاستهای کلان مورد بحث قرار می دهیم، الان بحث این است که انسانها می خواهند زندگی کنند، حال وقتی که یک افق دیگری برای مردم دیندار طرح شود به آرامی پسند اجتماعی شان عوض خواهد شد، وقتی که پسند اجتماعی عوض شود دیگر آن مردم به دنبال رفاه نیستند، فعلا در بحث تولید انبوه، روی انبوه بودن تولید نمی شود دست گذاشت الان روی اینکه چه چیزی تولید کنیم باید دست گذاشت یعنی تولید انبوه برای رفاه را عوض می کنیم و تولید انبوه برای تحقق آرمانهای الهی نظام مبارک جمهوری اسلامی را جایگزین آن خواهیم کرد سپس همه قوای از جمله مجلس دولت قوه قضائیه قانون گذاری و اجرا و نظارتشان این می شود که چگونه دنیایی که خدمه آخرت مردم هست اداره شود یعنی تأمین نیازو ارضاء مادی که تابع نیاز و ارضاء معنوی قرار گرفته است هدف قانون گذاری، اجرا، نظارت همه دستگاههای نظام قرار خواهد گرفت. که خود آقا هم فرمودند که اگر بدون کار تحقیقاتی در بعضی جاها اقدام شود مشاهده خواهیم کرد که به ضرر عدالت منجر خواهد شد ولی آن چیز که الان مورد بحث ما قرار دارد میکرو قضیه نیست بلکه می گوییم حتما اگر شما مدل تری کپس را با این شیب بپذیرید همه چیز خدمه دولت سرمایه داری قرار خواهد گرفت و همه چیز دولت سرمایه داری می شود و نظام مبارک جمهوری اسلامی به جمهوری اسلامی تقلبی تبدیل خواهد شد و همه فعالیتهای اجرایی و قانونی و نظارتی خدمه رفاه و افزایش آن دولت سرمایه داری خواهد شد، لذا هر وقتی می خواهید بحث کنید باید مخاطب خودتان را متوجه کنید که در حال حاضر جه اتفاقی در شرف وقوع است سپس مخاطب شما وقتی که به مرز برائت از وضعیت موجود می رسد آماده انجام تغییرات می شود پس شما باید از لا اله شروع کنید وقتی هم که گفتید که نباید این مسیر را بروید بلکه باید از مسیر الا الله بروید باید نشان دهید که چه اتفاقی درحال وقوع است. در حال حاضر همه چیز به سمت خدمات رفاه در حال حرکت است و نظام مبارک جمهوری اسلامی به اسم اسلام در حال امضاء کردن این خدمات برای رفاه و سرمایه داری است یعنی شما باید بتوانید وضعیت موجود را تئوریزه کنید، در تئوریزه کردن وضعیت موجود برائت از سیستم موجود ایجاد می شود و زمینه برای ایجاد تغییرات دوران گذار فراهم می شود، البته بعد به شما خواهیم گفت که وقتی مدل مقاومت تحقیقات را در جدول بعدی مورد بحث قرار خواهیم داد نیازهای علمی کشور کاملا مشهود می باشد که اگر می خواهیم شیب را عوض کنیم باید چه تغییراتی در جامعه ایجاد کنیم، در آموزش نیروی انسانی تان باید چه تغییراتی ایجاد کنید، متون درسی مدارس و دانشگاه ها را باید چگونه طراحی کرد، موضوعات پایان نامه ها چگونه باید تنظیم شود برای اینها باید مدل مقاومت تحقیقاتی تشکیل شود و الا نخواهید توانست به این سئوالات پاسخ دهید. این فرایندی است که بنابر پیش بینی ما حدود بیست سال به طول خواهد انجامید یعنی تغییرات دوران گذار چنین مدتی به طول خواهد انجامید، اگر این تغییرات انجام شد در واقع جهت کشور کنترل شده است یعنی جمهوری اسلامی از انحلال تدریجی که به سمت آن در حال حرکت است نجات خواهد یافت. ابتدا شما از زمینه سازی ظهور صحبت نکنید، بلکه در ابتدای کار شما از اینکه چگونه سرعت انحلال نظام اسلامی در دستگاه غربی و کارشناسی غربی کم کنیم بحث کنید سپس توقف انحلال را و در نهایت تغییر جهت از انحلال به سمت تقویت نظام مبارک جمهوری اسلامی بحث کنید. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته - - - - - - - - - - - - - - - [1]. جلسه پانزدهم از مرحله چهارم اندیشه ورزی برای عدالت و پیشرفت توأمان (ایجاد فرهنگ سودآوری در جامعه هدف سوم نظام سرمایه داری) [2]. ما به دنبال این هستیم که به جای هدف سود آوری که نتیجه نظام سرمایه داری بود تعریف جدیدی از سود ارائه شود. به عبارت دیگر متغییر آخرت را در تعریف و تفسیر معنای سود اخذ خواهیم نمود و به سمت فرهنگ خیرات که در دین مطرح است حرکت می کنیم. نتیجه این کار این است که به تدریج معنای مادی از سود در مفهوم سود اخروی و انجام کار خیر و همچنین معنای زیان مادی در زیان اخروی منحل می شود. پس هدف سوم ما در دوران گذار حرکت به سمت تغییر معنای سودآوری به سمت فرهنگ خیرات است. [3]. البته می توانستیم از اول بدون توجه به کارشناسی موجود بر مبنای فلسفه فرهنگستان مفاهیم خود را به شکل تأسیسی تبیین کنیم ولی چون فضای ذهنی جامعه با تعاریفِ مدرن مشروب شده است لازم است به «تطهیر اذهان» از این تعاریف اقدام نمائیم. نقد و نقض تعاریف موجود در جامعه ظرفیت توجه به مفاهیم جدید را فراهم می آورد. مبنایی که ادعای تسلط دارد باید بتواند نظریه غالب و به پذیرش رسیده را نقد و نقض کرده و در نهایت مدل خود را جایگزین آن نماید. معنای کلمه توحید همین است؛ در اقامه ی لا اله الا الله ؛ اول اله ها را نفی می کنیم تا زمینه بحث از «الا الله» فراهم آید. روش انبیاء چنین بوده است. انبیاء برای اقامه توحید در مرحله اول بت ها را می شکستند. مبارزه انبیای الهی با نمرودها و فرعون ها و طاغوتهای زمان خویش به باز شدن غل و زنجیرها از دست و پا و ذهن مردم منجر می شده است. در حوزه اندیشه هم برخی مفاهیم مانند بت پرستش می شوند و بر مبنای این تعاریف است که معبدهای اجتماعی شکل می گیرد. یک کارعلمی موفق باید به شکستن مفاهیم علمی مدرن اقدام نماید. شکستن مفاهیم مدرن مقدمه تغییر در ساختارهای ناکارآمد مدرنیته است. به عبارت دیگر «تئوریزه شدن دوران گذار»، یعنی نقد و نقضِ کردن تفکر غالب شده و به پذیرش رسیده! نویسنده: بنده خدا منبع: اندیشه ورزی برای عدالت و پیشرفت توأمان موضوع مطلب : |
||