جهاد اقتصادی |
||
یکشنبه 91 مهر 2 :: 12:0 صبح :: نویسنده : پوررحیمی
برای شکلدهی به یک اقتصاد مقاومتی در کشور به چه شرایطی باید دست یافت؟ یا ماهیت حقیقتی به نام «اقتصاد مقاومتی» کدام است؟ چه چرخه حیاتی در نظام اقتصادی کشور تأمینکننده اقتصاد مقاومتی است؟ یا دستیابی به کدام هدفهای استراتژیک ما را به شرایط اقتصاد مقاومتی خواهد رساند؟ به عبارت دیگر، در راهبردی به نام «اقتصاد مقاومتی» اهداف اصلی چگونه شکل میگیرد؟
بدیهی است که تعریف یک راهبرد اقتصادی بهنام «اقتصاد مقاومتی» به نسبت تعامل نظام اسلامی با «نظام اقتصادی جهانی» از سویی و تقابل و رویارویی یا بهعبارت بهتر مقاومت در برابر خواستههای استکبار جهانی و عدم پذیرش سلطه آنان، مرتبط است.
اقتصاد کشوری که دارای جهانبینی خاصی است و این جهانبینی با منافع ابرقدرتهای روز دنیا در تضاد است، اقتصاد خاصی خواهد بود، چرا که دشمنی با چنین کشوری پایدار بوده و در هر دورهای به شکلی بروز مییابد. از این روی باید همه راهبردها و سیاستهای کشوری مثل ایران به گونهای طراحی شود که از کیان آن در برابر تهدیدها حفاظت کند و مسیر رسیدن به اهداف کشور را هموار سازد.
جمهوری اسلامی ایران که همیشه در معرض دشمنی قرار داشته و در برابر آن ها مقاومت کرده است باید اقتصادی متناسب با این وضع داشته باشد که از آن به اقتصاد مقاومتی تعبیر میشود. وقتی نظامی مانند نظام جمهوری اسلامی در جبهه مقاومت در برابر استکبار و صهیونیسم جهانی است و امنیت نظام اسلامی در چارچوب مقاومت در برابر نظام سلطه تعریف میشود باید دیگر زیرمجموعههای نظام مانند: ساختارهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی نظام اسلامی ضرورتا با همین مفروضه و شرایط مقاومت در برابر استکبار جهانی شکل گیرد و عمل کند. تعریف اقتصاد مقاومتی: اقتصاد مقاومتی یک نظام اقتصادی است که هماهنگ با سیاستهای کلان سیاسی و امنیتی نظام اسلامی و برای مقاومت در برابر اقدامات تخریبی شکل بگیرد تا بتواند در برابر ضربات اقتصادی تحریمها و توطئههای گوناگون اقتصادی نظام استکبار مقاومت کرده و توسعه و پیشرفت خود را ادامه دهد و روند رو به رشد همه جانبه خود را در ابعاد ملی، منطقهای و جهانی حفظ کند. اقتصاد مقاومتی رابطه نزدیکی با انسجام ملی دارد. منظور از اقتصاد مقاومتی واقعی یک اقتصاد مقاومتی فعال و پویاست نه یک اقتصاد منفعل و بسته به طوری که کشور ضمن مقاومت در مقابل موانع و ناملایمات مسیر خود، روند پیشرفت پایدار خود را حفظ کند. توجه به راهکارهای ذیل جهت رسیدن به اهداف «اقتصاد مقاومتی» ضروری است: 1ـ نقطه شروع اقتصاد مقاومتی، سیاستگذاری برای اصلاح الگوی مصرف است. مصرف، تولید را جهت میدهد و این دو در کنار هم، جهت سرمایهگذاری را مشخص میکنند. رونق تولید داخلی و کاستن از وارداتی که میتواند به افول و کم رونقی و توقف واحدهای تولیدی داخلی منجر شود، استقلال اقتصادی، قطع وابستگی به خارج، ارتقای تکنولوژی در سطح کلانتر شکل میگیرد البته باید به گونهای عمل کرد که اقتصاد مقاومتی به معنای تحمیل فشار به مردم نباشد. 2ـ افزایش بهرهوری در تولید، کاهش قیمت تمام شده تولیدات، کیفیت بهتر و خدمات بیشتر در رقابت با تولیدات خارجی و کاهش واردات، حمایت از تولید ملی به ویژه تولیدات استراتژیک مدیریت و تنظیم واردات برای به حداقل رساندن نیاز کشور به ارز و حمایت از تولیدات داخل هدایت سیل نقدینگی موجود به سمت اقتصاد مولد و حذف ریشههای سوداگری در اقتصاد نظارت بر نحوه توزیع کالاها به ویژه کالاهای اساسی و ضروری اتخاذ راهبرد انقباض بودجه و مدیریت هزینه در کشور با اولویتگذاریها، کاهش مصرفگرایی و به تعویق انداختن پروژههای ناتمام با اولویتهای پایین داشتن بینش و نگرش مثبت به کسب و کار، ترجیحا کسب و کارهای مولد نوآورانه جهت بهبود فضای کسب و کار و ایجاد محیط رقابتی با جلب مشارکتهای مردمی و انحصار زدایی 3ـ کاهش آمار بیکاری و خشکاندن ریشههای فقر و آسیبهای اجتماعی ناشی از بیکاری در جامعه
4ـ فعالسازی سیستمهای حمایتی پولی و مالی و بیمهای بخش تولید برای تحرک در اقتصاد داخلی و نیز حمایت از صادرات کالاهای غیرنفتی 5ـ افزایش واردات «دانش فنی»، «خطوط تولید» و «ماشینآلات» در ازای کاهش واردات کالاهای مصرفی با توجه به اهمیت این نوع معاملات در عصر اطلاعات همزمان با «تولید علم» و تولید «دانش فنی» و حمایت از «شرکتهای دانشبنیان» 6ـ تداوم سیاستهای مربوط به خودکفایی کالاهای اساسی مانند: گندم، روغن، شکر یا حداقل ترتیباتی برای یک «اقتصاد ترکیبی مقاومتی» در این باره و با توجه به فقدان طبیعی استعداد کشور برای خودکفایی کامل، نوع همسازی با دیگر کشورها و کانونهای اقتصادی دنیا باید در راستای اهداف استراتژیک کشور شکل گیرد. 7- توجه به معضل تورم و برقراری یک نظام قابل پیش بینی و قابل مدیریت در قبال شاخص تورم و تطبیق آن با سطح حقوق و دستمزدها و نیز قیمت ارز در پیشگیری سیاست های بهینه در این فرآیند 8ـ تبدیل «تهدیدها» به «فرصتها» در روند تأمین کالاها به این معنا که به محض اعمال تحریم در برخی از کالاها، شکلدهی به عزم ملی در حوزه فناوری و صنعت و تجارت برای ایجاد «خودکفایی» کامل یا حداقل «خود اتکایی» در تولید و تأمین این اقلام لازمه اقتصاد مقاومتی است. نباید اجازه داد در مورد فشارها و تهدیدهای اقتصادی، بزرگنمایی شود. ضمن آنکه تحریم «کاغذ پاره» نیست و نباید از آن استقبال کرد. 9ـ کاهش اتکا به نفت از طریق «کاهش واردات» و «افزایش صادرات غیرنفتی» یا کالاهای استراتژیک متکی بر نفت مانند پتروشیمی 10ـ برقراری ارتباطات خاص اقتصادی با برخی از کشورهای دوست، گسترش ارتباطات اقتصادی با کشورها و بلوکهای منطقهای و متکثر کردن شرکای تجاری از یک شریک عمده به چند شریک کوچکتر 11ـ تلاش برای جلوگیری از اجماع در قبال نظام اسلامی در سطح بینالملل. باید این مهم با توجه به آسیبپذیریهای اقتصاد جهانی و جاذبههای اقتصادی و تجاری ایران و تواناییها شکل گرفته در توسعه اقتصادی و فناوری کشور ساماندهی شود. 12ـ ایجاد شرکتهای مشترک یا ایجاد ارتباطات مؤثر شرکتها و مؤسسات ایرانی با برخی از مؤسسات خارجی در سطح منطقهای و بینالمللی برای تعامل و تأمین در موارد ضروری در فناوری و تجهیزات فنی و کالا به نحوی که باوجود تلاش استکبار، امکان مداخله و فشار خارجی در این خصوص فراهم نشود، ضمن اینکه ایجاد اینگونه ارتباطات بین بخش خصوصی کشور با همتایان خارجی آنها مؤثرتر خواهد بود. 13ـ تلاش برای جلوگیری از ایجاد اجماع و تحریم بانکی و وجود تحرک برای ارتباطات مؤثر بانکی و بیمه و حمل و نقل با استفاده از امکانات خارج از سلطه قدرتهای مخالف 14ـ مراقبت از توانمندی حمل و نقل کشور و جلوگیری از ایجاد انسداد و محدودیت توسط استکبار در قبال حمل و نقل بویژه حمل و نقل دریایی و واکنش مناسب در صورت نزدیک شدن دشمن به این عرصه. باید بدانیم تحریمهای کنونی ذیل مواد پانزدهگانه ماده 41 فصل هفتم منشور ملل متحد انجام میشود. لذا در اقتصاد مقاومتی باید ضمن راهبردنویسی، اقدامات احتمالی آینده در عملی کردن بندهای دیگر ماده پیشبینی شود و راهبردها بر اساس بدترین شرایط تحریمی احتمالی چیده شود. 15ـ شکلگیری روحیه «جهاد اقتصادی»، «تولید ملی» و «حمیت ایرانی». ضمن آنکه برای تقویت اقتصادی ملی «دیپلماسی اقتصاد مقاومتی» نیز لازم است. هدف از این نوع دیپلماسی تبیین دستاوردهای اقتصاد مقاومتی در مقابل فشارهای وارده است. فشارها در مورد کالای مصرفی و شاخصهای روزمره اقتصادی وارد میشود، ولی دستاوردهای مقاومت کشور، دستاوردهایی استراتژیک و بلندمدّت هستند، همچون خودکفایی در تکنولوژیها و فناوریهای برتر (هستهای) استقلال در سیاست خارجی و ... 16ـ خودداری از اسراف و ضایع کردن کالاها و ذخیرهسازی کالاهای اساسی در ابعاد حجیم توسط دولت و انبارکهای کوچک و هدایت شده و هوشمند توسط مردم (مانند کشور سوئیس) حتی در زمان صلح و آرامش جهت تأمین امنیت غذایی مردم.
17ـ برقراری ارتباطات فراوان «متکثر» بین «اقتصاد ملی» و «اقتصاد جهانی» که برای نظام استکبار غیرقابل کنترل است و احتیاط در ارتباطات بزرگ که مورد تهدید واقع شود. 18ـ آمادگی برای انجام اقدامات مقابله به مثل در برخی موارد با توجه به مزیتهای استراتژیک نظام اسلامی از جهت تسلط بر آبراهها، منابع نفتی، موقعیت ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک
اینها اهداف کلانی است که باید به آنها دست یافت. دستیابی به این شرایط شدنی است. این یک «مأموریت ممکن» است. نظام اسلامی قادر است با برنامهریزی، تلاش، تدوین استراتژیها و اقدامات لازم، با محوریت اقتصاد مقاومتی، بخش عمدهای از تهدیدهای امروزین را نیز به فرصت تبدیل کند. نویسنده: دکتر علی عسگری منبع: روزنامه جام جم ـ دوشنبه 3 مهر 1391 موضوع مطلب : |
||