فرستنده :
يگانه جون
جمعه 91/10/22
سلام، غريب تر از هر غريب!
سلام، مزار بي چراغ، تربت بي زاير، بهشت گمشده!
سلام، آتشفشان صبر، چشمان معصوم، بازوان مظلوم، زبان ستمديده!
سلام، سينه شعله ور، جگر سوخته، پيکر تيرباران شده!
سلام، امام غريب من!
فرستنده :
عارفي
جمعه 91/8/26
دفن ميشد كر بلا دركر بلا دا ني چرا؟
كارها بي سازما ن ميشد اگر زينب نبود
فرستنده :
عارفي
جمعه 91/8/26
تا ابرتير ه هست دلم وا نميشود
يعني مقيم خانه گلها نميشود
موجيست در دلم كه به سا حل نمير سد
شوريست در سرم كه شكيبا نميشود
اند يشه كويري چشمان تنگ من
افسوس محو وسعت دريا نميشود
درسا يه سار باغ سپيدارعشوه گر
درد آ شنا ي لا له صحرا نميشود
ازمن مپرس علت اين داغ بي شكيب
رازيست سر به مهر كه افشا نميشود
شهر از حضور دلهره بيمار گونه است
وقتيكه عشق و عا طفه معني نميشود .
(سارائي)